“زنگ خطر”
“تحریف شهادت حضرت زهرا س حتی به کتاب قصه های خودمان کشیده شده”
در کتاب داستان های بنفشه، 14 قصه 14 معصوم،داستان امام حسین (ع )نوشته حسین فتاحی (صفحه13 دوخط آخر) این چنین نوشته شده:"بعد از رفتن پدر بزرگ نوبت به رفتن مادر رسید.فاطمه از غم از دست دادن پدربزرگ هر روز و هر ساعت گریه می کرد.او انقدر گریه کرد و ناراحتی کشید که بیمار شد و در بستر افتاد.با بیمار شدن مادر،غم حسن و حسین هم سنگینتر شد.آن ها هر روز کنار بستر مادر می نشستند و چشم به او می دوختند.عمر مادر به پایان رسیده بود.”
سوال:آیا حضرت زهرا س به خاطر،غم از دست دادن پدر بزرگوارشان از دنیا رفتند؟
آیا مسئله به همین سادگی بود؟پس چرا به حضرت زهرا س شهیده می گویند؟
آیا درخانه حضرت زهرا را آتش نزدند؟
آیا میخ درون سینه حضرت نکردند؟
آیه ضربه،به شکم این بانوبزرگوار نزدند و فرزند او را سقط نکردند؟
آیا تازیانه به بازوی ایشان نزدند؟
آیا ما به عنوان شیعه در حفظ حقائق تاریخی مسئولیم وباید حقیقت را سینه به سینه به فرزندانمان منتقل کنیم؟
آیا نسلی که از کودکی با خواندن این جملات انحرافی به این فکر رود که حضرت زهرا س چنین شخصیتی بود که با مصیبت از دست دادن پدرش از دنیا رفت؟؟
آیا این انکار شهادت ایشان نیست؟
آیا این پوشاندن حقیقتی نیست که شیعه خون ها برای آن داده؟
آیا این پوشاندن ولایت امیر المومنین ع نیست؟
سرانجام نسلی که این دروغ هارا میشنود و باور میکند چیست؟
متاستفانه این کتاب به چاپ دوازده رسیده!!!چه کسی به این کتاب مجوز داده؟؟؟!!
باید متن این کتاب تغییر کرده و شهادت حضرت زهرا س در آن بیان شود و اگر این کار نشود ظلم به حضرت زهرا س وپوشاندن حقیقت و در جبهه دشمن رفتن است و پنهان مادن حقیقت از کودکانمان.
ما انقدر باید اعتراض کنیم تا کتاب چاپ نشود و متن کتاب تغییر کند.